گشنیدن
فارسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
بارور کردن، ابستن کردن، گشنیدن
فرهنگ فارسی
( مصدر ) ( گشنید گشند خواهد گشنید بگشن گشننده گشنیده ) ۱ - آمیختن نر و ماده .
فرهنگ معین
(گُ دَ ) (مص ل . ) آمیختن نر و ماده .
لغت نامه دهخدا
گشنیدن. [ گ ُ دَ ] ( مص ) آمیختن نر و ماده. ( فرهنگستان ). گشنیدن یا لقاح عبارت است از اتحاد و ترکیب دوگامت که از این عمل تشکیل سلول واحدی باسم تخم نتیجه میشود. ( جانورشناسی عمومی تألیف فاطمی ص 26-40 ).
واژه نامه بختیاریکا
( گشنیدِن ) گیشگِنیدِن؛ ریسیدن
کلمات دیگر: