کلمه جو
صفحه اصلی

کارروا

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - شایسته سزاوار . ۲ - نافع سودمند .

فرهنگ معین

(رَ ) (ص مر. ) ۱ - شایسته ، سزاوار. ۲ - نافع ، سودمند.

لغت نامه دهخدا

کارروا. [ کارْ، رَ ] ( ص مرکب ) نافع و سودمند وبکار و شایسته و سزاوار برای کار. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ عمید

١. نافع و سودمند جهت پیشرفت کار.
٢. شایسته و سزاوار برای کار.


کلمات دیگر: