( مصدر ) مغلوب شدن عاجز آمدن .
فرس نهادن
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
(فَ رَ. نَ دَ ) [ ع - فا. ] (مص ل . ) شکست خوردن ، درمانده شدن .
لغت نامه دهخدا
فرس نهادن. [ ف َ رَ ن ِ / ن َ دَ ] ( مص مرکب )کنایه از مغلوب شدن و عاجز آمدن. ( برهان ). مرادف فرس افکندن. ( آنندراج ). رجوع به فرس و فرس نهاده شود.
کلمات دیگر: