نخجیر گیر شکاری
قانص
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
(نِ ) [ ع . ] (ص . ) شکارچی ، صیاد.
لغت نامه دهخدا
قانص. [ ن ِ ] ( ع ص ) نخجیرگیر. ( مهذب الاسماء ) ( ملخص اللغات حسن خطیب کرمانی ). شکاری. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). شکارچی. صیاد. ( ناظم الاطباء ). ج ، قناص. ( مهذب الاسماء ).
فرهنگ عمید
شکارچی، نخجیرگیر، صیاد.
کلمات دیگر: