کاکل زری
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱ - آنکه دارای کاکل زرد و طیی رنگ است ( مخصوصا برای کودکان استعمال شود ) : [ یک پسر کاکل زری زایید ] . ۲ - تعبیری تحسین آمیز برای پسری زیبا و تندرست .
فرهنگ معین
( ~ . زَ ) (ص نسب . ) پسربچه یا پسر جوان خوش قیافه و مو طلایی .
لغت نامه دهخدا
کاکل زری. [ ک ُ زَ ] ( ص مرکب ) پسری که موی سرش طلایی باشد. || تعبیری تحسین آمیز پسر خردسال زیبا و تندرست را.
دانشنامه عمومی
کاکل زری ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
کاکل زری (پرنده)
کاکل زری (فیلم)
کاکل زری (پرنده)
کاکل زری (فیلم)
wiki: نظام فاطمی و نویسندگی احمد نجیب زاده ساختهٔ سال ۱۳۵۱ است.
رضا بیک ایمانوردی
پیمان
مرجان
احمد قدکچیان
علی میری
رضا بنی احمد
مهری ودادیان
حسین شهاب
سیمین غفاری
فرامرز محمودی
فریدون نریمان
کاظم تهرانچی
مهدی
علی تبریزی
رضا حاجیان
رضا قصاب (رضا بیک ایمانوردی) به شیرین علاقه دارد، اما شیرین به دست ایرج که او را اغفال کرده، کشته می شود. پدر (رضا بنی احمد) و مادر (مهری ودادیان) شیرین، رضا را به عنوان قاتل دخترشان معرفی می کنند. رضا می گریزد و به خانه ای پناه می برد که در آن دختری به نام زری (مرجان) ناپدری اش را که درصدد دست درازی به او است به قتل می رساند. رضا و زری به کمک هم می گریزند و به عنوان مباشر آقای معز (احمد قدکچیان) استخدام می شوند. اسکندرخان، که از ایرج طلبکار است، افرادش را می گمارد تا آقای معز، را به قتل برساند، با این هدف که ثروت معز به پسرش ایرج (پیمان) برسد و او قادر به بازپرداخت بدهی اش شود. رضا چند بار جان آقای معز را نجات می دهد و ایرج را به درخواست پدرش می یابد و نزد او می برد. زری به ایرج علاقمند می شود، اما اسکندر به رضا خبر می دهد که ایرج قاتل نامزد او است. زری از تحویل دادن ایرج امتناع می کند، و در لحظه ای که ایرج تصمیم گرفته خود را به پلیس معرفی کند یکی از افراد اسکندر به آقای معز شلیک می کند و ایرج سپر جان پدرش شده و کشته می شود. رضا و زری تصمیم می گیرند زندگی جدیدی را با هم تشکیل دهند.
رضا بیک ایمانوردی
پیمان
مرجان
احمد قدکچیان
علی میری
رضا بنی احمد
مهری ودادیان
حسین شهاب
سیمین غفاری
فرامرز محمودی
فریدون نریمان
کاظم تهرانچی
مهدی
علی تبریزی
رضا حاجیان
رضا قصاب (رضا بیک ایمانوردی) به شیرین علاقه دارد، اما شیرین به دست ایرج که او را اغفال کرده، کشته می شود. پدر (رضا بنی احمد) و مادر (مهری ودادیان) شیرین، رضا را به عنوان قاتل دخترشان معرفی می کنند. رضا می گریزد و به خانه ای پناه می برد که در آن دختری به نام زری (مرجان) ناپدری اش را که درصدد دست درازی به او است به قتل می رساند. رضا و زری به کمک هم می گریزند و به عنوان مباشر آقای معز (احمد قدکچیان) استخدام می شوند. اسکندرخان، که از ایرج طلبکار است، افرادش را می گمارد تا آقای معز، را به قتل برساند، با این هدف که ثروت معز به پسرش ایرج (پیمان) برسد و او قادر به بازپرداخت بدهی اش شود. رضا چند بار جان آقای معز را نجات می دهد و ایرج را به درخواست پدرش می یابد و نزد او می برد. زری به ایرج علاقمند می شود، اما اسکندر به رضا خبر می دهد که ایرج قاتل نامزد او است. زری از تحویل دادن ایرج امتناع می کند، و در لحظه ای که ایرج تصمیم گرفته خود را به پلیس معرفی کند یکی از افراد اسکندر به آقای معز شلیک می کند و ایرج سپر جان پدرش شده و کشته می شود. رضا و زری تصمیم می گیرند زندگی جدیدی را با هم تشکیل دهند.
wiki: کاکل زری (فیلم)
کلمات دیگر: