[ تر. ] (اِ. ) چنته ، کیف .
قاولوغ
فرهنگ معین
لغت نامه دهخدا
قاولوغ. ( ترکی ، اِ ) چنته. کیف :
واله آن قاولوغم کز طاق جیب آویختند ( ؟ )
روشن است این خود که قندیلی بود هر طاق را.
واله آن قاولوغم کز طاق جیب آویختند ( ؟ )
روشن است این خود که قندیلی بود هر طاق را.
نظام قاری ( دیوان چ استانبول ص 38 ).
کلمات دیگر: