کوليس , نوعي پرگار که براي اندازه گيري ضخامت يا قطر اجسام بکار ميرود , فندق شکن , گازانبر
فرجار
عربی به فارسی
فرهنگ فارسی
پرگار
فرهنگ معین
(فَ ) [ ع . ] (اِ. ) معرب پرگار.
لغت نامه دهخدا
فرجار. [ ف ِ ] ( معرب ، اِ ) معرب پرگار و آن آلتی باشد که بدان دائره کشند. ( برهان ). بِرکار. بیکار. معرب پرگار فارسی. ( از اقرب الموارد ). رجوع به پرگار شود.
کلمات دیگر: