گزانگبین
فارسی به انگلیسی
(manna of the) tamarix mannifera, tamarisk
مترادف و متضاد
ترنجبین، گزانگبین، من، مائده اسمانی
فرهنگ فارسی
مادهای زردرنگ واندکی شیرین که دربوته گزتولیدشده واز آن شیرینی معروف گزرادرست میکنندگزخوانسارمعروف است
( اسم ) شکرک مترشح از بوته های گز را انگبین گویند . این شکرک سفت و شکننده و دارای قند و الکل های مختلف است و خواص دارویی دارد از جمله بعنوان مسهل جهت اطفال و ضد راشی تیسم استعمال میشود . بعلاوه از آن نوعی شیرینی بنام گز درست میکنند و مخصوصا گزی که در اصفهان تهیه میشود از انواع مرغوب این شیرینی است . گز بویژه در اواخر تابستان بدست میاید بدین طریق که در زیر درختچه های گز چادر می اندازند و با چوب محکم به شاخه ها میزنند و مواد مترشحه را جمع آوری میکنند گز خوانسار طرفه خشک انگبینگزانجبین سمسار .
طلی باشد که بر برگ طرفائ نشیند
( اسم ) شکرک مترشح از بوته های گز را انگبین گویند . این شکرک سفت و شکننده و دارای قند و الکل های مختلف است و خواص دارویی دارد از جمله بعنوان مسهل جهت اطفال و ضد راشی تیسم استعمال میشود . بعلاوه از آن نوعی شیرینی بنام گز درست میکنند و مخصوصا گزی که در اصفهان تهیه میشود از انواع مرغوب این شیرینی است . گز بویژه در اواخر تابستان بدست میاید بدین طریق که در زیر درختچه های گز چادر می اندازند و با چوب محکم به شاخه ها میزنند و مواد مترشحه را جمع آوری میکنند گز خوانسار طرفه خشک انگبینگزانجبین سمسار .
طلی باشد که بر برگ طرفائ نشیند
فرهنگ معین
(گَ زَ گَ ) (اِمر. ) شکرک مترشح از بوته های گز را گزانگبین گویند. این شکرک سفت و شکننده و دارای قند و الکل های مختلف است و خواص دارویی دارد. از جمله به عنوان مسهل جهت اطفال و ضد راشیتیسم استعمال می شود. به علاوه ازآن نوعی شیرینی به نام گز درست می کنند.
لغت نامه دهخدا
گزانگبین. [ گ َ اَ گ ُ / گ َ ] ( اِ مرکب ) من . ( آنندراج ) ( زمخشری ). طلی باشد که بر برگ طرفاء نشیند و آن شبیه به شیرخشت است بدون اینکه مایل به زردی باشد. ( بحر الجواهر ). نمی است مانند ترنجبین که بر ورق طرفاء می افتد. ( الفاظ الادویه ). شبنمی است که بر درخت گز و سایر اشجار می نشیند و مانند ترنجبین منعقد میگردد. هرچه از درخت بلوط و گز بهم رسد با قوت قابضه میباشد و بهترین او سفید صاف است که مخلوط به برگ نباشد و در اول گرم و در خشکی معتدل و مقوی آلات غذا و تنفس و باقوت مسهله خصوصاً بیدانگبین و جالی و جهت خشونت سینه و ضیق النفس حار و سرفه و ریاح غلیظه دماغ ونزلات نافع، و قدر شربتش تا ربع رطل. ( تحفه حکیم مؤمن ). و رجوع به اختیارات بدیعی و نزهةالقلوب شود.
فرهنگ عمید
ماده ای زردرنگ و اندکی شیرین که در بوتۀ گز تولید می شود و در تهیۀ شیرینی به کار می رود، شکرک بوتۀ گز.
دانشنامه عمومی
گز انگبین (گیاه). گز انگبین، گز فرانسوی (نام علمی: Tamarix gallica) نام یک گونه از سرده گز است.
wiki: گز انگبین (گیاه)
دانشنامه آزاد فارسی
گَزاَنْگَبین (tamarix gallica)
شیرۀ درخت گزانگبین. براثر گزش حشره ای با نام Coccus manniparus ترشح می شود. این ماده دارای ساکاروز است و طبق بررسی های سال های اخیر، علاوه بر مادۀ مذکور حاوی نوعی موسیلاژ قابل هیدرولیز و انواعی از پراکسیدازهاست. گزانگبین ماده ای به رنگ سفید مایل به زرد، با طعمی کمی شیرین و ملایم است که علاوه بر تهیۀ شیرینی و گز، در طب سنتی در مداوای بیماری های کبدی، دستگاه گوارشی و دستگاه تنفس نیز کاربرد دارد. این درخت در مناطق گرمسیر و جنوب ایران می روید.
شیرۀ درخت گزانگبین. براثر گزش حشره ای با نام Coccus manniparus ترشح می شود. این ماده دارای ساکاروز است و طبق بررسی های سال های اخیر، علاوه بر مادۀ مذکور حاوی نوعی موسیلاژ قابل هیدرولیز و انواعی از پراکسیدازهاست. گزانگبین ماده ای به رنگ سفید مایل به زرد، با طعمی کمی شیرین و ملایم است که علاوه بر تهیۀ شیرینی و گز، در طب سنتی در مداوای بیماری های کبدی، دستگاه گوارشی و دستگاه تنفس نیز کاربرد دارد. این درخت در مناطق گرمسیر و جنوب ایران می روید.
wikijoo: گزانگبین
کلمات دیگر: