۱ - ( مصدر ) بناگاه در آمدن بر کسی و گرفتن او را ۲ - ( صفت ) ناگهانی : مرگ فجائ سکته ریوی .
گشاده سینه گردیدن کمان از زه یا کلان شکم شدن ناقه .
گشاده سینه گردیدن کمان از زه یا کلان شکم شدن ناقه .
فجا. [ ف َ / ف ِ ] (اِ) بقیه ٔ انگور و خرما که بر درخت مانده باشد. (برهان ).
سوزنی .
مولوی .