کلمه جو
صفحه اصلی

قسر دررفتن

فارسی به انگلیسی

close shave, miss

فرهنگ معین

( ~ . دَ. رَ تَ ) (مص ل . ) (عا. ) از حادثه یا مهلکه ای جان سالم به در بردن .

اصطلاحات

معنی اصطلاح -> قِسِر دررفتن
از خطری / مخمصه ای رهیدن؛ نجات یافتن؛ جان سالم به در بردن
مثال:
این دفعه شانس آوردی و قِسِر دررفتی، اما از این به بعد حواست را خوب جمع کن، نمی شود روی خوش شانسی حساب کرد.
توضیح:
واژه ی قِسِر دراصل ترکی و به معنی نازا / عقیم است ( تنها برای حیوانات به کار می رود و کاربرد آن برای انسان تحقیرآمیز است ). قِسر دررفتن درواقع به معنیِ باردار نشدنِ حیوان در دوره ی فحلی بوده که بعدها معنی مجازیِ کنونی را یافته است.

پیشنهاد کاربران

گریختن گاو یا گوسفند ماده از زیر گاو یا گوسفند نر در طول یک دوره ی پرواربندی. در محاوره در زمان "گریختن از یک مهلکه" به کار می رود.
نگاه کنید به قسر

Narrow skip

) Off the hook (
قسر در رفتن
:no longer in a position of difficulty

البته دراین زمان بیشتر به معنی از مهلکه ای جان به در بردن بکار میرود ( قسر در رفتن )

شانس آوردن

Evade

Have a close call; Have a hairbreadth escape

با سلام و احترام . در زمان قدیم اگر یکسال گاو یا گوسفند یکسال باردار نمی شد می گفتند قسر مانده . و معمولا پدر و مادرمون خیلی از این که حیوانشون قسر مونده خوشحال نمی شدند چون یکسال باید صبر می کردند . معمولا حیوان را می فرختند . پس قسر به معنی نازا بودن موقت است . یکسال یا حداکثر دو سال .

abondon ship

Get away with sth


کلمات دیگر: