کلمه جو
صفحه اصلی

فراته

فرهنگ اسم ها

اسم: فراته (دختر) (فارسی) (تلفظ: forāte) (فارسی: فراتِه) (انگلیسی: forate)
معنی: نوعی حلوا، حلوایی که از آب انگور و نشاسته و آرد گندم و مغز بادام و گردو درست کنند، باسلق، ( به ترکی ) باسدق

(تلفظ: forāte) حلوایی که از آب انگور و نشاسته و آرد گندم و مغز بادام و گردو درست کنند ، باسلق ؛ (به ترکی) باسدُق .


فرهنگ فارسی

( اسم ) آب انگوری که نشاسته و آرد گندم ریزند و آنقدر بجوشانند که بقوام آید و سخت شود و آن را برشته ای که مغز بادام یا مغز جوز کشیده باشد مانند شمع بریزند باسدق باسلق .

فرهنگ معین

(فُ تِ ) (اِ. ) باسلق ، نوعی شیرینی که با شیرة انگور و آرد گندم و نشاسته همراه با مغز گردو یا بادام درست کنند.

لغت نامه دهخدا

فراته. [ ف ُ ت َ / ت ِ ] ( اِ ) آب انگور است که نشاسته و آرد گندم در آن ریزند و چندان بجوشانند که به قوام آید و سخت شود و آن را به رشته ای که مغز بادام یا مغز جوز کشیده باشد مانند شمع بریزند، و آن را در آذربایجان باسْدُق گویند با دال ابجد.( برهان ) ( آنندراج ). نیدد است که به شیرازی میده گویند. ( فهرست مخزن الادویه ). حلوایی است که آن را میده گویند، و معرب آن فراتق است. ( السامی ). فلاته. فراتق.( زمخشری ). فلاتج. ملبن. ( یادداشت بخط مؤلف ). در تداول تهرانی باسلق گویند. رجوع به فراتق و فلاته شود.

فرهنگ عمید

= باسلق

باسلق#NAME?


پیشنهاد کاربران

به جای باسلق ( ترکی ) بگوییم فراته ( پارسی )


کلمات دیگر: