( اسم ) جمع منافق در حالت نصبی و جری ( در فارسی مراعات این قاعده نکنند )
منافقین
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
منافقین . [ م ُ ف ِ ] (اِخ ) سوره ٔ شصت و سومین از قرآن ، مدنیه و آن یازده آیت است ، پس از جمعه و پیش از تغابن . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
منافقین . [ م ُ ف ِ ] (ع ص ، اِ) منافقان . مردمان منافق . (از ناظم الاطباء). ج ِ منافق . رجوع به منافق شود.
منافقین. [ م ُ ف ِ ] ( ع ص ، اِ ) منافقان. مردمان منافق. ( از ناظم الاطباء ). ج ِ منافق. رجوع به منافق شود.
منافقین. [ م ُ ف ِ ] ( اِخ ) سوره شصت و سومین از قرآن ، مدنیه و آن یازده آیت است ، پس از جمعه و پیش از تغابن. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).
منافقین. [ م ُ ف ِ ] ( اِخ ) سوره شصت و سومین از قرآن ، مدنیه و آن یازده آیت است ، پس از جمعه و پیش از تغابن. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).
پیشنهاد کاربران
ریاکار ، دورو
دورویان ، جمع
کسی یا کسانی که نظرشان و عقیدشان با قدرت اصلی یا حکومت فرق داشته باشه از دید قدرت و حکومت منافق محصوب میشه
کلمات دیگر: