کلمه جو
صفحه اصلی

مرغز

فارسی به انگلیسی

species of goat resembling the angora goat, its soft wool

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱- نام نژادی از بز که مانند بز آنقره و بز کشمیر دارای کرک وپشم لطیف است و از کرک آن شال و دستکش میبافند . اصل نژاد مرغز از نسل نژاد بزهای کشمیر و آنقره است بهمین جهت در تقسیم بندی علمی آنرا جزو بز آنقره یا کشمیر محسوب میدارند . ۲ - قسمی پوست بز پر پشم از نژاد مرغز که آنرا بر زمین گسترند و نیز دوریشان بصورت جامه پوشند : رواج پوست مرغز که در بسطام و شاهرود تربیت میکنند و بعمل میاورند . توضیح ظاهرا این کلمه ماخوذ ازنام مرغز شهر معروف است چه نوشته اند آنجا موی گوسفندان نرم و بلند وپیچیده بود .

لغت نامه دهخدا

مرغز. [ م َ غ ُ / م ُ غ ُ ] ( اِ ) نام نژادی از بز از نژاد آنقره و دارای پشم ابریشمین است ، در کردستان فراوان و پشم آنها به مصرف پشتک و عبا و یاپونچی و سایر پارچه های قیمتی میرسد. ( جغرافیای سیاسی کیهان ). بزآنقره. بز کشمیری. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). پوست بز آن قره. پوست بز کشمیری که آستر جامه زمستانی کنند. ( یادداشت مرحوم دهخدا ) .

مرغز. [ م َ غ َ / غ ُ ] ( اِخ ) نام جایی و مقامی است. ( برهان ) ( از جهانگیری ). موضعی است به حدود غور و هرات. موی گوسفندان آنجا نرم و بلند و پیچیده است که در زمستان در زیر پا نهند و بر آن نشینند. ( آنندراج ). مرحوم دهخدا در این مورد چنین نوشته است : گمان می کنم فرهنگ نویسان از کلمه مرغزی که منسوب به مرو است به اشتباه افتاده و مرغز را نام محلی فرض کرده باشند.

مرغز. [ م َ غ َ / غ ُ ] (اِخ ) نام جایی و مقامی است . (برهان ) (از جهانگیری ). موضعی است به حدود غور و هرات . موی گوسفندان آنجا نرم و بلند و پیچیده است که در زمستان در زیر پا نهند و بر آن نشینند. (آنندراج ). مرحوم دهخدا در این مورد چنین نوشته است : گمان می کنم فرهنگ نویسان از کلمه ٔ مرغزی که منسوب به مرو است به اشتباه افتاده و مرغز را نام محلی فرض کرده باشند.


مرغز. [ م َ غ ُ / م ُ غ ُ ] (اِ) نام نژادی از بز از نژاد آنقره و دارای پشم ابریشمین است ، در کردستان فراوان و پشم آنها به مصرف پشتک و عبا و یاپونچی و سایر پارچه های قیمتی میرسد. (جغرافیای سیاسی کیهان ). بزآنقره . بز کشمیری . (یادداشت مرحوم دهخدا). پوست بز آن قره . پوست بز کشمیری که آستر جامه ٔ زمستانی کنند. (یادداشت مرحوم دهخدا) .



کلمات دیگر: