کلمه جو
صفحه اصلی

اقلب

فرهنگ فارسی

مرد برگشته لب .

لغت نامه دهخدا

اقلب. [ اَ ل َ ] ( ع ص ) مرد برگشته لب. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( اقرب الموارد ). بازگردیده لب. ( مهذب الاسماء ).آنکه لب وی بازگردیده باشد. ( تاج المصادر بیهقی ).


کلمات دیگر: