کلمه جو
صفحه اصلی

مناکح

فرهنگ فارسی

زنان . یا نکاح . عروسی .

لغت نامه دهخدا

مناکح.[ م َ ک ِ ] ( ع اِ ) زنان. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء )( از اقرب الموارد ). || نکاح. عروسی. مباشرت با زنان : قوت شهوی... مبداء جذب منافع و طلب ملاذ از مآکل و مشارب و مناکح و غیر آن بود. ( اخلاق ناصری ). مآکل و مشارب و ملابس و مناکح... نتیجه غلبه قوت شهوی بود. ( اخلاق ناصری ). مبداء... و شوق التذاذ به مآکل و مشارب و مناکح بود. ( اخلاق ناصری ).


کلمات دیگر: