( صفت ) آنکه دیر بخواب رود و دیر بیدار گردد گران خواب : صبح گران خسب سبک خیز شد دشنه بدست از پی خونریز شد . ( نظامی )
گران خسب
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
گران خسب. [ گ ِ خ ُ ] ( نف مرکب ) دیر بخواب رو. دیررونده به خواب :
صبح گران خسب سبک خیز شد
دشنه به دست از پی خونریز شد.
صبح گران خسب سبک خیز شد
دشنه به دست از پی خونریز شد.
نظامی.
فرهنگ عمید
آن که دیر به خواب رود و دیر بیدار شود، گران خواب: صبح گران خسب سبک خیز شد / دشنه به دست از پی خون ریز شد (نظامی۱: ۳۵ ).
کلمات دیگر: