کلمه جو
صفحه اصلی

گرییدن

فارسی به انگلیسی

cry

to weep


فرهنگ فارسی

گریه کردن، اشک ریختن، گرستن وگریستن هم گفته شده
( مصدر ) ( گریید گرید خواهد گریید بگری گرینده گریان گرییده ) گریستن اشک ریختن : و بر مظلومی ها ببل و درد دل او میگریند .

لغت نامه دهخدا

گرییدن. [ گ ِرْ دَ ] ( مص ) اشک ریختن. ( آنندراج ). گریستن :
در گریه من گشت نهان جسم نزارم
صد شکر که گرییدنم آخر بسر آمد.
میرزا طاهر وحید ( از آنندراج ).

فرهنگ عمید

= گریستن

گریستن#NAME?



کلمات دیگر: