قبیحه
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
مونث قبیح، قباح و قبائح جمع
( صفت ) مونث قبیح : اعمال قبیح .
( صفت ) مونث قبیح : اعمال قبیح .
لغت نامه دهخدا
( قبیحة ) قبیحة. [ ق َ ح َ] ( ع ص ) مؤنث قبیح. زشت. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). ج ، قبائح. قِباح. ( منتهی الارب ): ناقة قبیحةالشخب ؛ شترماده فراخ سوراخ پستان. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ).
قبیحة. [ ق َ ح َ] (ع ص ) مؤنث قبیح . زشت . (منتهی الارب ) (آنندراج ). ج ، قبائح . قِباح . (منتهی الارب ): ناقة قبیحةالشخب ؛ شترماده ٔ فراخ سوراخ پستان . (آنندراج ) (منتهی الارب ).
فرهنگ عمید
= قبیح
قبیح#NAME?
کلمات دیگر: