قصبه الریه
فارسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
خرخره، نای، حلق، قصبه الریه، لوله هوا
نای، قصبه الریه
قصبهالریه، نای
فرهنگ فارسی
( اسم ) قصبه شش ناس
مجرای نفس حلقوم و آن مجرای نفس و متصل بریه و در پیش مری باشد .
لوله غضروفی که ا حلقوم به ریتین اتصال پیدامیکند، یکی ازمجاری تنفسی که درفارسی آنرانای گویند
مجرای نفس حلقوم و آن مجرای نفس و متصل بریه و در پیش مری باشد .
لوله غضروفی که ا حلقوم به ریتین اتصال پیدامیکند، یکی ازمجاری تنفسی که درفارسی آنرانای گویند
لغت نامه دهخدا
( قصبةالریة ) قصبةالریة. [ ق َ ص َ ب َ تُرْ ری َ ] ( ع اِ مرکب ) مجرای نفس. ( اقرب الموارد ). حلقوم ،و آن مجرای نفس و متصل به ریه و در پیش مری باشد.
فرهنگ عمید
( قصبة الریه ) یکی از مجاری تنفسی به صورت لوله ای غضروفی در بدن پستانداران که از حلقوم و ناحیۀ گردن پایین رفته و بعد دوشاخه می شود و هر شاخه به یکی از ریه ها اتصال پیدا می کند، نای.
یکی از مجاری تنفسی بهصورت لولهای غضروفی در بدن پستانداران که از حلقوم و ناحیۀ گردن پایین رفته و بعد دوشاخه میشود و هر شاخه به یکی از ریهها اتصال پیدا میکند؛ نای.
کلمات دیگر: