( اسم ) گردن بند : بزرگان جهان چون گرد بندن تو چون یاقوت سرخ اندر میانه . ( رودکی )
گردبندن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
گردبندن. [ گ َ ب َ دَ ]( اِ مرکب ) گردن بند. ( برهان ) ( آنندراج ) :
بزرگان جهان چون گردبندن
تو چون یاقوت سرخ اندر میانه.
بزرگان جهان چون گردبندن
تو چون یاقوت سرخ اندر میانه.
رودکی.
فرهنگ عمید
گردنبند#NAME?
= گردن بند
کلمات دیگر: