( مصدر ) گداختن ذوب شدن : زهیبت کوه چون گل میگدازید زبرف ارزیز بر دل میگدازید . ( نظامی )
گدازیدن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
گدازیدن. [گ ُ دَ ] ( مص ) گداختن. ذوب شدن. آب شدن :
ز هیبت کوه چون گل می گدازید
ز برف ارزیز بر دل می گدازید.
ز هیبت کوه چون گل می گدازید
ز برف ارزیز بر دل می گدازید.
نظامی.
فرهنگ عمید
= گداختن
گداختن#NAME?
کلمات دیگر: