<div class="boxBd"><b>اسم:</b> فاطن (پسر) (عربی) (تلفظ: faten) (فارسی: فاطن) (انگلیسی: faten) <br><b> معنی:</b> زیرک، دانا، آگاه<br></div>

اسم: فاطن (پسر) (عربی) (تلفظ: faten) (فارسی: فاطن) (انگلیسی: faten) معنی: زیرک، دانا، آگاه

فرهنگ اسم ها

<div class="boxBd">فاطن. [ طِ ] ( ع ص ) زیرک. ( از اقرب الموارد ). زیرک و دانا. ( غیاث ) ( آنندراج ) : <br>پیش اهل دل ادب بر باطن است <br>زآنکه دلْشان بر سرائر فاطن است.<div class="au">مولوی.</div></div>

فاطن. [ طِ ] ( ع ص ) زیرک. ( از اقرب الموارد ). زیرک و دانا. ( غیاث ) ( آنندراج ) : پیش اهل دل ادب بر باطن است زآنکه دلْشان بر سرائر فاطن است. مولوی.

لغت نامه دهخدا

فرهنگ فارسی

فرهنگ عمید

به کلمه رو مفهومی به کار رفته نسبت به باطن که این فهمی رو حضرت مولانا خاستن برسونن . <br>باطن =به مفهوم ظاهر<br>فاطن= به مفهوم وجود ی درونی در نهاد او شخص هست<br>

به کلمه رو مفهومی به کار رفته نسبت به باطن که این فهمی رو حضرت مولانا خاستن برسونن . باطن =به مفهوم ظاهر فاطن= به مفهوم وجود ی درونی در نهاد او شخص هست

فاطن

فرهنگ اسم ها

فرهنگ فارسی

لغت نامه دهخدا

فرهنگ عمید

پیشنهاد کاربران