کلمه جو
صفحه اصلی

ماشینیسم

فرهنگ فارسی

روش کارکردن باماشین یامانندماشین
( اسم ) ۱- ترکیب ماشینها با یکدیگر . ۲- استعمال ماشین برای تحصیل محصول و نتیجه ای . ۳- عمل بلا اراده و خودکار . ۴- عقید. مبتنی بر اینکه حیوانات بمنزل. ماشین محض اند .

لغت نامه دهخدا

ماشینیسم. ( فرانسوی ، اِ ) براساس ماشین. بکار بردن ماشین در امور مختلف. || عمل بلا اراده و خودکار. ( فرهنگ فارسی معین ). || ( اصطلاح فلسفی ) عقیده مبتنی بر اینکه حیوانات به منزله ماشین محض اند. ( فرهنگ فارسی معین ). || دوره پیدایش و تکامل کارخانه های بزرگ. و رجوع به مقدمه حقوق تطبیقی دکتر افشار ص 9 و 10 شود.

فرهنگ عمید

جایگزین کردن ماشین به جای نیروی انسانی برای انجام کارهای صنعتی.


کلمات دیگر: