غرابه
فارسی به انگلیسی
عربی به فارسی
چيز عجيب و غريب , غرابت
فرهنگ فارسی
به یمامه است حفصی گوید آن کوههائی سیاه رنگ است و بعلت سیاه بودن بهمین نام خوانده شده است
لغت نامه دهخدا
غرابة. [ غ ُ ب َ ] (ع اِ) اول هر چیزی و تیزی آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) .
غرابة. [ غ َ ب َ ] (اِخ ) جائی است ،تذکرت میتاً بالغرابة ثاویاً. (از معجم البلدان ).
غرابة. [ غ َ ب َ ] (ع مص ) غرابت . رجوع به غرابت شود.
غرابة. [ غ ُ ب َ ] (اِخ ) به یمامه است . حفصی گوید آن کوههائی سیاه رنگ است و به علت سیاه بودن به همین نام خوانده شده است یکی از بنی عقیل گوید :
یا عامربن عقیل کیف یکفرکم
کعب و منها الیکم ینتهی الشرف
افنیتم الحر من سعد ببارقة
یوم الغرابة ما فی برقها خلف .
و غرابة از اقطاعاتی است که پیغمبر اسلام به مجاعةبن مرارة واگذار کرد و آنها عبارت بودند از: الغورة و غرابةو الحبل . (از معجم البلدان ).
فرهنگ عمید
دانشنامه عمومی
خوش آمدید به غرابه
غرابه شیشهای است بزرگ و شکمدار با دهانهای تنگ که در آن مایعات را انبار میکردند و نگه میداشتند که اکنون با وجود ظروف پلاستیکی نه مورد مصرف دارد و نه ساخته میشود. در گذشته پس از شکستن و خورد شدن غرابه از شیشه های آن جهت گلجام درب ها و پنجره های ارسی مورد استفاده قرار می گرفته تا افتاب شدید را ملایم کند.