۱ - آنکه سلاح سنگین با خود دارد . ۲ - شجاع دلاور : میر بزرگ نامی گرد گران سلیحی شیر ملک شکاری شاه جهان گشایی . ( فرخی )
گران سلیح
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
گران سلیح. [ گ ِ س ِ ] ( ص مرکب ) آنکه سلاح او گران بود. سنگین سلاح. شجاع. گرد. دلاور :
میر بزرگ نامی گرد گران سلیحی
شیر ملک شکاری شاه جهان گشائی.
میر بزرگ نامی گرد گران سلیحی
شیر ملک شکاری شاه جهان گشائی.
فرخی.
فرهنگ عمید
۱. آن که سلاح سنگین با خود دارد.
۲. [مجاز] شجاع، دلاور.
۲. [مجاز] شجاع، دلاور.
کلمات دیگر: