کلمه جو
صفحه اصلی

پابرجایی


مترادف پابرجایی : استقامت، استواری، ثبات

متضاد پابرجایی : سستی

فارسی به انگلیسی

abidance, stability

مترادف و متضاد

استقامت، استواری، ثبات ≠ سستی


stability (اسم)
استحکام، استواری، ثبات، پایداری، پایایی، محکمی، پا بر جایی

firmness (اسم)
متانت، سفتی، محکمی، ثبات و استحکام، پا بر جایی

inviolability (اسم)
پا بر جایی، مصونیت

immutability (اسم)
ثبات، پا بر جایی، تغییر ناپذیری

فرهنگ فارسی

قرار گرفتن گیاه در خاک به‌گونه‌ای‌که بتواند در برابر عواملی مانند باد مقاومت کند


ثبات پایداری پا بر جا بودن پای بر جایی .

فرهنگ معین

(بَ ) (حامص . ) ثبات ، پایداری .

لغت نامه دهخدا

پابرجائی . [ ب َ ] (حامص مرکب ) ثبوت . ثبات . پایداری . استواری . استقامت .


فرهنگستان زبان و ادب

{anchorage} [کشاورزی- علوم باغبانی] قرار گرفتن گیاه در خاک به گونه ای که بتواند در برابر عواملی مانند باد مقاومت کند


کلمات دیگر: