ژتن
فارسی به انگلیسی
فارسی به عربی
رقاقة
مترادف و متضاد
ژتون، ژتن، شمارنده، پیشخوان، باجه، بساط، ضربت متقابل
ریزه، تراشه، ژتون، ژتن، سیب زمینی سرخ کرده
ژتن
لغت نامه دهخدا
ژتن. [ ژِ ت ُ ] ( فرانسوی ، اِ ) قطعه عاجین یا فلزین یا کائوچوکی و غیره که بجای پول در قمارها یا کافه ها بکار دارند.
کلمات دیگر: