کلمه جو
صفحه اصلی

ژرفاسنجی کردن

فارسی به عربی

صوت

مترادف و متضاد

sound (فعل)
زدن، صدا کردن، گمانه زدن، نواختن، سروگوش آب دادن، بصدا در اوردن، بنظر رسیدن، به نظر رسیدن، صدا دادن، بگوش خوردن، ژرفاسنجی کردن


کلمات دیگر: