کلمه جو
صفحه اصلی

رئوف


مترادف رئوف : بامحبت، بامهر، دلسوز، رحیم، مشفق، مهربان

برابر پارسی : مهربان، مهرورز، دلسوز

فارسی به انگلیسی

good-natured, gracious, kind, kindhearted, kindly, soft, soulful, tenderhearted, warmhearted

فرهنگ اسم ها

اسم: رئوف (پسر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: ra’uf) (فارسی: رئوف) (انگلیسی: rauf)
معنی: بسیار مهربان، بخشنده، با محبت، از نام های خداوند مهربان، مهربان

(تلفظ: ra’uf) مهربان .


مترادف و متضاد

gracious (صفت)
خوشایند، مهربان، دلپذیر، بخشنده، رئوف، توفیق دهنده، فیض بخش، زیر دست نواز، خیر خواه، مطبوع دارای لطف

clement (صفت)
مهربان، ملایم، رئوف، بخشاینده، رحیم، رحمان

بامحبت، بامهر، دلسوز، رحیم، مشفق، مهربان


فرهنگ فارسی

( صفت ) مهربان مشفق .
رووف

فرهنگ معین

(رَ ) [ ع . ] (ص . ) = روؤف : مهربان ، مشفق .

لغت نامه دهخدا

رئوف. [ رَ ] ( ع ص ) رؤوف. رجوع به رؤوف شود.

فرهنگ عمید

مهربان، مشفق، بسیار مهربان.

جدول کلمات

مهربان

پیشنهاد کاربران

کسی که دارای احساسی است که باعث می شود تا به دیگران خوبی کند و یا به آسانی از خطای آنان بگذرد. مهربان

اسم پسرم سید رئوف
خیلی اسمشودوست دارم چون صفات خداونده ممنونم

اسمم رئوف هستش. از اسم خودم خیلی راضیم چون از صفات خداوند متعال هس ب معنی مهربان؛رحیم؛ بخشنده

پاکدل


کلمات دیگر: