کلمه جو
صفحه اصلی

اب تنی کردن

فارسی به انگلیسی

to take a bath
bathe

فارسی به عربی

حمام

مترادف و متضاد

bath (فعل)
حمام گرفتن، شستشو کردن، ابتنی کردن

فرهنگ فارسی

( آب تنی کردن ) ( مصدر ) شستن تن در آب .
غوطه خوردن در آب سرد بقصد خنک شدن

لغت نامه دهخدا

( آب تنی کردن ) آب تنی کردن. [ ت َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) غوطه خوردن در آب سرد بقصد خنک شدن.

پیشنهاد کاربران

در زبان ترکی استانبولی می شود: چیمک


کلمات دیگر: