کلمه جو
صفحه اصلی

پاتوق


مترادف پاتوق : پاتوغ، کانون، لنگر، مجمع، محفل، مرکز، میعادگاه، وعده گاه

برابر پارسی : گردگاه، پادَرَفش، نیشمَک

فارسی به انگلیسی

den, haunt, nest, port of call, rendezvous, tryst


haunt, hangout, joint, den, nest, port of call, rendezvous, tryst, resort, stamping ground

haunt, resort, hangout, joint


فارسی به عربی

محطة , مزار , ملتقی

مترادف و متضاد

پاتوغ، کانون، لنگر، مجمع، محفل، مرکز، میعادگاه، وعده‌گاه


stamping ground (اسم)
میعادگاه، پاتوق

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - پای علم جایی که رایت و درفش را نصب کنند . ۲ - محل گرد آمدن . ۳ - محل اجتماع لوطیان در بعضی شهرهای ایران . ۴ - روز عاشورا دسته های بعضی محلات ممتاز توغ را حرکت دهند . زیر و اطراف توغ را ( پاتوغ ) گویند پاتوق پاطوق .

فرهنگ معین

(تُ ) [ فا - تر. ] (اِمر. ) = پاتوغ : محلی که همیشه در آنجا عده ای گرد هم آیند.

فرهنگ عمید

۱. جایی که کسی معمولاً ساعت های بیکاری خود را در آن می گذراند.
۲. [قدیمی] جایی که پرچم را نصب کنند و گروهی دور آن جمع شوند، پای عَلَم.

دانشنامه عمومی

پاتوق یک مجموعه تلویزیونی محصول سال ۱۳۸۷–۱۳۸۶ به کارگردانی شاهین باباپور، نویسندگی مهشید تهرانی و رؤیا اسدی و تهیه کنندگی مجید نادری می باشد که از شبکه یک پخش شد. این مجموعه در ۶۷ قسمت ۳۰ دقیقه ای تهیه شد.
محمدعلی کشاورز (بازیگر مهمان)
اسماعیل شنگله (بازیگر مهمان)
علیرضا مفتخری مظاهری
روشنک عجمیان
الیزابت امینی
اتابک نادری
مهدی موحد
فرحناز منافی ظاهر
مریم سلطانی
رضا توکلی
فاطیما بهارمست
مهدی صبایی
ساناز سماواتی
آناهیتا همتی
مریم خدامرادی
افسانه ناصری
محسن قاضی مرادی
شهین علیزاده
زهره حمیدی
شهناز شهبازی
امیررضا دلاوری
زویا امامی
سودابه آقاجانی
ملکه رنجبر (بازیگر مهمان)
شهرام عبدلی
سعید پیردوست
آزیتا لاچینی
رضا بابک
حبیب دهقان نسب
کیومرث ملک مطیعی (بازیگر مهمان)
داوود رشیدی (بازیگر مهمان)
بهزاد فراهانی (بازیگر مهمان)
اکبر عبدی (بازیگر مهمان)
کاظم افرندنیا (بازیگر مهمان)
جلیل فرجاد (بازیگر مهمان)
آتش تقی پور (بازیگر مهمان)
رضا خندان (بازیگر مهمان)
مهوش وقاری (بازیگر مهمان)
عباس محبوب (بازیگر مهمان)
مدیر تولید: محمود خسروی

دانشنامه آزاد فارسی

اصطلاحی در ورزش باستانی. اسم و رسم دارها و پیش کسوت های هر محل، عَلَم یا توق (یا توغ به معنی علم بی تیغه) یا علامتی داشتند که آن را در مرکز دیدوبازدید خود با رفقا، مانند قهوه خانه یا تکیه، بر ستونی می بستند و نشانۀ مرکزیت خود قرار می دادند به این مکان پاتوق می گفتند.

پیشنهاد کاربران

غین. و. قاف در فارسی نیست. و حروف گچپژدر عربی ولهجه هایش نیست. وهر کلمه ایی غین. وقاف و توامان یکی از حروف گچپژ را داشته باشد. تورکی است. مثل قارچ ( گوبلک. مانتار ) . چاق. چاقالو. پاتوق. آلاچیق. قشنگ. . . . . .

پاتوق در اصل ( پاتوخ ) فارسی از ترکیب دو واژه ( پا ؛ توخ ) درست شده که توخ از مصدر توختن به معنی گرد آوردن و گذاشتن و رویهم یعنی گرد آمدن و پا گذاشتن است

واژه " پاتوق " یک واژه ترکی و مغولی استو به معنای جای گردهمایی، جایگاه رایزنی و هم اندیشی می باشد که برابر آن در زبان پارسی " باهماد " از واژه باهم و پسوند " آد " ساخته شده است.

واژه ترکی نه مغولی . هرچیزی اصیلش هم خوب نیست . ( رفیق اینجا پاتوق ماست ) ( رفیق اینجا باهماد ماست ) نمیاد اصیلش زیبا نمیشه

داداش ترکی ریشه در مغولی داره از زبانهای آلتاییه دسته بندی میشه تاریخ بخونی آگاهی پیدا میکنی که از چه زمانی وارد ایران شد اینو برا تمسخر یا توهین نمیگم فقط کمی پژوهش نیاز است تا دریابیدکه در کنار ریشش از برخی زبان های دیگه وام گرفته شامل عربی، پهلوی آذری، فارسی، سغدی حتی آلمانی برای نمونه واژه kultur که در ترکی استانبولی بکار میبره برای فرهنگ هرگز قصد توهین نداشتم خواهشمندم بدون تعصب برخورد کنید در سوی روشن سازی برخی از دوستان این متن رو نوشتم و در برابرش هم بگم وام گرفتن داستانیس روا و عادی در هر زبانی فارسی که خودتون میدونید در نتیجه پانصد سال حکومت اعراب واژگانی عربی واردش شده که آشنا هستید و همینطور هم واژگانی از فارسی وارد عربی شده و معرب مانند مهرگان=مهرجان به معنی جشن ، جشنواره - شکر=سکر - شلوار=سروال - پگاه=صباح - پردیس=فردوس باژ=باج در گویش تهرانی متداول گفتن باژ تا باج ولی باج مینویسیم جاهای دیگه رو نمیدونم یا وقت=وخت میگیم که درستش همینه ولی معرب مینویسیم وقت اگه برخورد داشته باشید و دقت کنید با یکی که مال خود تهران مثه دماوند و شمرون و. . . باشه نه مهاجر این واژه ها تو گفتارش به گوشتون میخوره و خیلی چیزای دیگه !در کنارش انگلیسیم همینه خیلی واژگان فرانسوی توش کاربرد داره Beret، Aviation، Bachelor، Brunette، Cabaretو. . .

واسه پاتوق برابرش پایگاه میشه نمونه
پایگاه بسیج =پاتوق بسیجیا - پایگاه سپاه= پاتوق یا گردگاه سپاهیان میتونیم ولی زمانیکه نام پایگاه رو میشنویم یاد جایگاه های نظامیان میوفتیم در صورتی که میشه بجا پاتوق پایگاه هم به دلخواه بکار برد برای نمونه دیگر گزاره زیر را بخوانید👇
اینجا پاتوق هنر دوستان است
اینجا پایگاه هنر دوستان است

پاتوقیدن در جایی.

Hang out


کلمات دیگر: