کلمه جو
صفحه اصلی

چاپ زدن


مترادف چاپ زدن : چاپ کردن، بافتن، سرهم کردن، ساختن، جعل کردن، ازخود درآوردن، دروغ گفتن، لیچار بافتن

فارسی به عربی

اخترع

مترادف و متضاد

invent (فعل)
ساختن، اختراع کردن، جعل کردن، تاسیس کردن، از خود در آوردن، ابداع کردن، از پیش خود ساختن، چاپ زدن

۱. چاپ کردن
۲. بافتن، سرهم کردن
۳. ساختن، جعل کردن، ازخود درآوردن
۴. دروغ گفتن، لیچار بافتن


فرهنگ فارسی

طبع کردن ٠ باسمه کردن ٠ چاپ کردن ٠ یا دروغ گفتن ٠ اغراق گفتن ٠ دروغهائی آراسته و خوش ظاهر گفتن ٠

لغت نامه دهخدا

چاپ زدن. [ زَ دَ ] ( مص مرکب ) طبع کردن. باسمه کردن. چاپ کردن. || دروغ گفتن. اغراق گفتن. دروغهائی آراسته و خوش ظاهر گفتن.


کلمات دیگر: