کلمه جو
صفحه اصلی

زادگاه


مترادف زادگاه : زادبوم، مسقطالراس، مولد، میهن، وطن

فارسی به انگلیسی

birthplace, country, home, hometown, matrix, source

فارسی به عربی

محل المیلاد

مترادف و متضاد

birthplace (اسم)
مولد، زادگاه، محل تولد، زادبوم، موطن، تولدگاه

provenance (اسم)
حد، اصل، منشاء، زادگاه، منبع، منطقه قدرت یا درک

زادبوم، مسقطالراس، مولد، میهن، وطن


فرهنگ فارسی

جای زاییده شدن، محل تولد، مولد، میهن، زادنگاه
مولد وطن

فرهنگ معین

(اِمر. ) محل تولد، وطن ، میهن .

لغت نامه دهخدا

زادگاه.( اِ مرکب ) مولد. وطن. محل تولد. رجوع به زاد شود.

فرهنگ عمید

جای زاییده شدن، محل تولد، مولد، وطن، میهن، زادنگاه.

جدول کلمات

سرزمین

پیشنهاد کاربران

موطن

ولایت

دیار

مکانی که در آن متولد می شویم را زادگاه میگویند

محل تولد

🏠"زادگاه "باتلفظ /zAdgAh/، اسم مرکب هست وازدو
قسمت تشکیل شده است :1️⃣ "زاد"که کوتاه شده ی ( مخفف
شده ی ) "زاده "هست ؛یعنی زاییده شده ، متولد شده ، فرزند
مثال پریزاد یعنی زاده ی پری ، زاییده شده از پری ، متولد شده
ازپری ، فرزند پری ؛🧚‍♀️👶🧚‍♂️
2️⃣"گاه ":چون وند "گاه "پس از کلمه ی "زاد " آمده . درنتیجه به
آن می گوییم ❗پسوند❗گاه؛پسوند گاه نشاندهنده ی
مکان ( محل ) هست ؛
🤔Therefore🤔
"زادگاه "یعنی محل زاییده شدن ( محلی که فرددر آن زاییده شده ) ؛
مثال :زادگاه متخصص وجراح مغزواعصاب فرشته سادات
محمد زاده ، مازندران است ؛😉☺

زادبوم، مسقطالراس، مولد، میهن، وطن، موطن

🏠"زادگاه "باتلفظ /zAdgAh/، اسم مرکب هست وازدو
قسمت تشکیل شده است :1️⃣ "زاد"که کوتاه شده ی ( مخفف
شده ی ) "زاده "هست ؛یعنی زاییده شده ، متولد شده ، فرزند
مثال پریزاد یعنی زاده ی پری ، زاییده شده از پری ، متولد شده
ازپری ، فرزند پری ؛🧚‍♀️👶🧚‍♂️
2️⃣"گاه ":چون وند "گاه "پس از کلمه ی "زاد " آمده . درنتیجه به
آن می گوییم ❗پسوند❗گاه؛پسوند گاه نشاندهنده ی
مکان ( محل ) هست ؛
🤔Therefore🤔
"زادگاه "یعنی محل زاییده شدن ( محلی که فرددر آن زاییده شده ) ؛
مثال :زادگاه متخصص وجراح مغزواعصاب فرشته سادات
محمد زاده ، مازندران است ؛😉☺

مکانی که در آن متولد می شویم را زادگاه میگویند

وطن، ولایت، محل تولد ، دیار،

وطن محل تولد


کلمات دیگر: