horny, (made) of horn
شاخی
فارسی به انگلیسی
horny
فارسی به عربی
مقرن
مترادف و متضاد
سفت، شهوتی، شاخی، شیدا
چرند، شاخی، غلهای
شاخی
شاخی، شاخ مانند
شاخی، دارای مواد شاخی
فرهنگ فارسی
۱ - منسوب به شاخ قرنی . ۲ - چوبی سه شاخه و دسته دار که دهقانان غله کوفته شده بدان بر باد دهند تا دانه از کاه جدا گردد
منسوب بشاخ یا شنه شانه خرمن افشانی
منسوب بشاخ یا شنه شانه خرمن افشانی
لغت نامه دهخدا
شاخی. ( ص نسبی ، اِ ) منسوب به شاخ. ( ناظم الاطباء ). از جنس شاخ : دگمه ٔشاخی ؛ که از شاخ یا مانند آن تراشیده است. || شنه. شانه خرمن افشانی. چوبی باشد سه شاخه و دسته ای هم دارد که دهقانان با آن غله کوفته شده را بر باد دهند تا دانه از کاه جدا شود. ( برهان قاطع ).
کلمات دیگر: