کلمه جو
صفحه اصلی

ژنراتور


مترادف ژنراتور : دینام، دینامو، مولد

برابر پارسی : اپوبراک

فارسی به انگلیسی

generator

مترادف و متضاد

generator (اسم)
مولد، زاینده، دینام، ژنراتور، مولد برق، زایاد

دینام، دینامو، مولد


فرهنگ فارسی

مولد، تولید کننده، موجب، سبب، اسباب تولید کار، دیگ بخار

مولد، نیروزا، رایگر


← مولد برق


فرهنگ معین

(ژِ نِ تُ ) [ فر. ] (اِ. ) وسیله ای که بر اثر القای الکترومغناطیسی انرژی مکانیکی را به انرژی الکتریکی تبدیل کند، مولد برق ، مولد. (فره ).

فرهنگ عمید

دستگاهی که با استفاده از انرژی مکانیکی جریان الکتریسیته تولید می کند، مولد.

فرهنگستان زبان و ادب

[فیزیک] ← مولد برق

پیشنهاد کاربران

تعریف ژنراتور ( مولد ) : 《وسیله ای است که انرژی حرکتی را به انرژی الکتریکی تبدیل می کند. 》

وسیله ای است که انرژی حرکتی را به انرژی الکتریکی تبدیل می کند.


کلمات دیگر: