کلمه جو
صفحه اصلی

سابق الذکر


مترادف سابق الذکر : فوق الذکر، مذکور، مزبور، یادشده

متضاد سابق الذکر : اخیرالذکر

برابر پارسی : پیش گفته

فارسی به انگلیسی

aforementioned, aforesaid, former

aforementioned


aforesaid, former


فارسی به عربی

فوق

مترادف و متضاد

above-mentioned (صفت)
مذکور، سابق الذکر، مذکور در فوق

فوق‌الذکر، مذکور، مزبور، یادشده ≠ اخیرالذکر


فرهنگ فارسی

پیش گفته مذکور : ....ونیز معلوم میشود که پس از جمع و ترتیب ابتدائی این مجموعه در عهد وزیر سابق الذکر سنجر یعنی ابوالفتح ناصر الدین طاهر بازبعاها مولف زیادتی و احاقانی بر آن علاوه نموده بوده است .
پیش گفته

فرهنگ معین

(بِ قُ لْ ذِ ) [ ع . ] (ص مر. )پیش - گفته ، مذکور.

لغت نامه دهخدا

سابق الذکر. [ ب ِ قُذْ ذِ ] ( ع ص مرکب ) پیش گفته. در بالا گفته شده. مذکور. مزبور.نامبرده. مسطور. مشارالیه. سالف الذکر. مارالذکر.

فرهنگ عمید

درپیش ذکر شده، پیش گفته شده.

فرهنگ فارسی ساره

پی شگفته


پیشنهاد کاربران

مذکور ، نام برده ، گفته شده

سالف الذکر


کلمات دیگر: