breeding, multiplication, procreation, reproduction
زاد و ولد
فارسی به انگلیسی
breeding, multiplication, procreation
مترادف و متضاد
رفتار، وضع، جهت، متکا، یاتاقان، بردباری، سلوک، طاقت، زاد و ولد، زایش، نسبت
فرهنگ فارسی
افزایش اولاد و نسل
زاییدن، به وجود آوردن فرزند، زادوولدکردن
زاییدن، به وجود آوردن فرزند، زادوولدکردن
فرهنگ معین
( ~ُ وَ لَ ) [ فا - ع . ] (اِمر. ) فرزند، نسل .
لغت نامه دهخدا
زاد و ولد. [ دُ وَ ل َ ] ( ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) افزایش اولاد و نسل. ( فرهنگ رازی ).
فرهنگ عمید
۱. فرزند و نسل.
۲. (اسم مصدر ) تولید مثل.
* زادوولد کردن: (مصدر متعدی ) زاییدن فرزندان، به وجود آوردن اولاد.
۲. (اسم مصدر ) تولید مثل.
* زادوولد کردن: (مصدر متعدی ) زاییدن فرزندان، به وجود آوردن اولاد.
واژه نامه بختیاریکا
کر و بچ؛ کر و پاچا؛ زات و زیت؛ زات وکُت
کلمات دیگر: