فارسی به عربی

پیشنهاد کاربران

فارسی به انگلیسی

<div class="boxBd"><div class="boxLtr"><l w="misplace">misplace</l> <span class="meanType">(فعل)</span></div><div>گم کردن، جا گذاشتن، در جای عوضی گذاشتن</div><hr><div class="boxLtr"><l w="mislay">mislay</l> <span class="meanType">(فعل)</span></div><div>گم کردن، جا گذاشتن</div></div>

misplace (فعل) گم کردن، جا گذاشتن، در جای عوضی گذاشتن mislay (فعل) گم کردن، جا گذاشتن

مترادف و متضاد

<div class="boxBd">جاگذاشتن. [گ ُ ت َ ] ( مص مرکب ) فراموش کردن چیزی در جائی. || نصب کردن : در را جا گذاشت ؛ در را نصب کرد.</div>

جاگذاشتن. [گ ُ ت َ ] ( مص مرکب ) فراموش کردن چیزی در جائی. || نصب کردن : در را جا گذاشت ؛ در را نصب کرد.

لغت نامه دهخدا

<div class="boxBd">وَر دادِن<br></div>

جا گذاشتن

فارسی به انگلیسی

فارسی به عربی

مترادف و متضاد

لغت نامه دهخدا

واژه نامه بختیاریکا

پیشنهاد کاربران