کلمه جو
صفحه اصلی

پاپا

فارسی به انگلیسی

papa, grandpa, daddy, pop

papa, daddy, grandpa


مترادف و متضاد

dad (اسم)
پدر، بابا، آقاجان، پاپا

pa (اسم)
بابا، پاپا

papa (اسم)
بابا، آقاجان، پاپا، پاپ، کشیش ناحیه

فرهنگ فارسی

بابا، پدر
یکی از بلاد مجارستان بر ساحل تاپلکزا

لغت نامه دهخدا

پاپا. (اِخ ) پاپ .


پاپا. (اِخ ) یکی از بلاد مجارستان بر ساحل تاپلکزا دارای 14600 تن سکنه .


پاپا. ( اِخ ) پاپ.

پاپا. ( اِخ ) یکی از بلاد مجارستان بر ساحل تاپلکزا دارای 14600 تن سکنه.

فرهنگ عمید

عنوان کودکانه به پدر.

دانشنامه عمومی

پاپا (به مجاری: Pápa) در وِسپرم در کشور مجارستان واقع شده است. جمعیت این شهر ۳۳٫۰۸۰ نفر است.مرکز شهر   قلعه و کلیسای شهر   آکادمی الهیات   نمای هوایی
مرکز شهر
قلعه و کلیسای شهر
آکادمی الهیات

واژه نامه بختیاریکا

پدر بزرگ

جدول کلمات

پدر ، بابا

پیشنهاد کاربران

در زبان لری به معنی
پدر بزرگ



واژه پاپا در گویش بختیاری پدربزرگ میباشد.


با بچه ای که هنوز زبان باز نکرده اینگونه حرف میزنند:

بَ بَ، بابا= پدر
مَ مَ، ماما=مادر
دَ دَ=خواهر
گَ گَ =برادر
پَ پَ=پدربزرگ
نَ نَ=مادر بزرگ

زمانی که بچه بزرگ می شود خانواده خود را اینگونه صدا میزند:

بو ( بُُ ) ، بواَ، بَوَ=پدر
دا، دی، دایه، دالکه=مادر
دَده، دَدی=خواهر
گَ گه، گَ یه، گَ گو، گَ وو= برادر
پاپا، باوا=پدربزرگ
نَنه=مادربزرگ

زمانی که بخواهد بستگی خود با خانواده را بگوید:

پدر
مادر
خواهر
برادر
پاپا
ننه، داگَپ ( گَپ به مَنای بزرگ )

در گویش بختیاری به پدر بزرگ پاپا و به مادر بزرگ په په گویند.

پاپا در گویش لری بختیاری میوند و لرهای لرستان به معنایی پدر بزرگ هست
درگویش بختیاری میوند
پاپا=پدبزرگ
پی پی=مادر بزرگ
دایه=مادر
باوه=پدر

بابا، پاپا، دادا، پدر، بابایی، دادی

به لری معنای پدربزگ میده


کلمات دیگر: