مترادف مجید : بزرگوار، بلندمرتبه، شریف، فخیم، گرامی، عالی، عالی قدر
برابر پارسی : گرامی، بزرگ، بلند پایه
greal, honourable
مجلل , عظيم , با شکوه , خيلي خوب
(تلفظ: majid) (عربی) دارای قدر و مرتبهی عالی ، گرامی ؛ از نامها و صفات خداوند.
بزرگوار، بلندمرتبه، شریف، فخیم، گرامی، عالی، عالیقدر
سعدی (بوستان ).
خاقانی .
مجید. [ م ُ ] (ع ص ) خداوند اسب نیکورو. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). صاحب جواد یعنی اسب پیش تاز خوب . ج ، مجاوید. (از اقرب الموارد). || کسی که چیز نیکو و جید می آورد. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ).
- شاعر مجید ؛ اشعار نیکو گوینده . (منتهی الارب ). شاعری که اشعار نیکو می گوید. (ناظم الاطباء). شاعران و نویسندگان را بر چهار طبقه تقسیم کنند: الف - مقل مجید؛ آن که کم گوید و نویسد ولی خوب گوید و نویسد. ب - مقل غیر مجید؛ آن که کم گوید و نویسد ولی بد گوید و نویسد. ج - مکثر مجید؛ آن که بسیار گوید و نویسد ولی خوب گوید و نویسد. د - مکثر غیر مجید؛ آنکه بسیار گوید و نویسد ولی بد گوید و نویسد.
|| حتف مجید؛ مرگ حاضر. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). مرگ حاضر و نزدیک . (ناظم الاطباء).
۱. بزرگوار؛ گرامی؛ شریف؛ بلندپایه.
۲. (اسم، صفت) از نامهای خداوند.
۱. کسی که کار نیکو بکند یا چیزی نیکو بیاورد؛ نیکوآورنده.
۲. شاعری که شعر نیکو بگوید.
کسی که داوطلبانه می جنگد، سرباز شجاع