مترادف پابرهنه : برهنه پا، بی کفش، پاپتی، بی چیز، بی نوا، تهیدست، ندار، یک لاقبا، بی سروپا، پست
پابرهنه
مترادف پابرهنه : برهنه پا، بی کفش، پاپتی، بی چیز، بی نوا، تهیدست، ندار، یک لاقبا، بی سروپا، پست
فارسی به انگلیسی
فارسی به عربی
حافی
مترادف و متضاد
مجرد، پابرهنه
پابرهنه
برهنهپا، بیکفش، پاپتی
بیچیز، بینوا، تهیدست، ندار، یکلاقبا
بیسروپا، پست
۱. برهنهپا، بیکفش، پاپتی
۲. بیچیز، بینوا، تهیدست، ندار، یکلاقبا
۳. بیسروپا، پست
فرهنگ فارسی
۱ - ( صفت ) بی کفش. ۲ - بی چیز تهیدست. ۳ - بدون پاپوش : ( شه چو عجز آن حکیمان را بدید پابرهنه جانب مسجد دوید . ) ( مثنوی )
حافی بی کفش
حافی بی کفش
فرهنگ معین
(بِ رِ نِ ) (ص مر. ) ۱ - بی کفش . ۲ - تهیدست ، بی چیز.
لغت نامه دهخدا
پابرهنه. [ ب ِ رَ ن َ / ن ِ] ( ص مرکب ) حافی. حافیه. تهی پا. بی کفش :
عاقل بکنار آب تا پل می جست
دیوانه پابرهنه از آب گذشت.
عاقل بکنار آب تا پل می جست
دیوانه پابرهنه از آب گذشت.
؟
|| تهیدست. مفلس. احفاء؛ پابرهنه گردانیدن.فرهنگ عمید
۱. کسی که کفش و جوراب در پا ندارد: شه چو عجز آن حکیمان را بدید / پابرهنه جانب مسجد دوید (مولوی: ۳۷ ).
۲. (اسم، صفت ) [مجاز] بی چیز، تهیدست.
۲. (اسم، صفت ) [مجاز] بی چیز، تهیدست.
دانشنامه عمومی
پابرهنه می تواند به موارد زیر اشاره کند:
پابرهنگی
پابرهنگی
wiki: کمدی رمانتیک و درام به کارگردانی تیل شوایگر است که در سال ۲۰۰۵ منتشر شد.
تیل شوایگر
یوهانا ووکالک
الکساندرا نلدل
نادیا تیلر
میشائیل مندل
اریک ژودور
آرمین روده
یورگن فوگل
میشائیل گویسدک
اما تایگر شوایگر
تیل شوایگر
یوهانا ووکالک
الکساندرا نلدل
نادیا تیلر
میشائیل مندل
اریک ژودور
آرمین روده
یورگن فوگل
میشائیل گویسدک
اما تایگر شوایگر
wiki: ژانر درام و کمدی رمانتیک به کارگردانی اندرو فلمینگ است که در سال ۲۰۱۴ منتشر شد. در این فیلم بازیگرانی همچون ایوان ریچل وود، اسکات اسپیدمن، تریت ویلیامز، کیت بارتون و جی. کی. سیمونز ایفای نقش کرده اند.
۲ فوریه ۲۰۱۴ (۲۰۱۴-02-۰۲)
جی ویلر(اسکات اسپیدمن) به دلیل رفتار پرخاشگرانه و کتک کاری محکوم به گذراندن دوران محکومیت و خدمات اجتماعی خود در یک تیمارستان می شود. او بدهی شدیدی به بار آورده و تصمیم می گیرد تا به نوعی از پدر خود که فرد ثروتمندی است کمک مالی بگیرد برای همین به خانواده اش قول می دهد تا در جشن عروسی برادرش شرکت کند او به آن ها می گوید که با دوست دخترش که پرستار است به عروسی خواهد آمد او به چند نفر پیشنهاد دوستی می دهد اما هیچ یک قبول نمی کند چون جی با هیچ کس رفتار خوبی ندارد و از عشق و عاطفه به نظر بویی نبرده است. اما هنگامی که او کار خود را ترک می کند تا به دیدار خانواده اش در شریوپورت، لوئیزیانا برود یکی از مریض های آسایشگاه روانی به نام دیزی کینگستون (ایوان ریچل وود) هم با او فرار می کند و با او می آید. دیزی کفشی به پا ندارد و وقتی جی دلیل آن را می پرسد او می گوید با کفش احساس راحتی نمی کند و عادت به پوشیدن کفش ندارد.
دیزی در هواپیما رفتارهای عجیبی انجام می دهد و می گوید تا حالا سوار هواپیما نشده است. جی به خانواده اش می گوید که دیزی دوست دختر اوست او در خانه پدر و مادر جی و درهنگام شام هم رفتارهای عجیبی می کند و با هیچ چیز سر میز شام آشنایی ندارد و موجب تعجب خانواده جی می شود. پس از آن، آن ها در جشن عروسی برادر جی شرکت می کنند ولی دیزی پس از جشن دچار حمله عصبی می شود و جی مجبور می شود واقعیت را به پدر ومادرش بگوید. جی یک ماشین سفری را از پارکینگ خانه پدرش برمی دارد و بادیزی راهی جاده می شوند. در بین راه جی چند بار تصمیم می گیرد دیزی را رها کند اما بعد از مدتی که تنها دور می شود پشیمان می شود. جی مفهمد که دیزی واقعاً مشکل روانی ندارد ولی مادرش مبتلا به شیزوفرنی بوده و به دیزی اجازه خروج از خانه، تحصیل، خرید و هیچ فعالیت اجتماعی نداده و او را در خانه زندانی کرده بوده پس از مرگ او فکر می کرده چون نتوانسته جان مادرش را نجات دهد پس قاتل اوست و برای همین او را به آسایشگاه روانی آوردند. جی که هیچ گاه عاشق کسی نشده و زیاد به روابط احساسی علاقه ندارد این بار عاشق دیزی شده است.
در میان راه جی به خطر زیر پا گذاشتن آزادی مشروطش توسط پلیس بازداشت می شود و دیزی به مرکز بیماران روانی منتقل می شود. پدر جی با سپردن وثیقه او را آزاد می کند و جی با اصرار به دکتر برتلمن (جی. کی. سیمونز) می تواند ثابت کند دیزی بیمار نیست و دکتر برتلمن با ترخیص او موافقت می کند در پایان پدر جی چکی برای پرداخت بدهی او برایش می فرستد و جی و دیزی به هم می رسند.
۲ فوریه ۲۰۱۴ (۲۰۱۴-02-۰۲)
جی ویلر(اسکات اسپیدمن) به دلیل رفتار پرخاشگرانه و کتک کاری محکوم به گذراندن دوران محکومیت و خدمات اجتماعی خود در یک تیمارستان می شود. او بدهی شدیدی به بار آورده و تصمیم می گیرد تا به نوعی از پدر خود که فرد ثروتمندی است کمک مالی بگیرد برای همین به خانواده اش قول می دهد تا در جشن عروسی برادرش شرکت کند او به آن ها می گوید که با دوست دخترش که پرستار است به عروسی خواهد آمد او به چند نفر پیشنهاد دوستی می دهد اما هیچ یک قبول نمی کند چون جی با هیچ کس رفتار خوبی ندارد و از عشق و عاطفه به نظر بویی نبرده است. اما هنگامی که او کار خود را ترک می کند تا به دیدار خانواده اش در شریوپورت، لوئیزیانا برود یکی از مریض های آسایشگاه روانی به نام دیزی کینگستون (ایوان ریچل وود) هم با او فرار می کند و با او می آید. دیزی کفشی به پا ندارد و وقتی جی دلیل آن را می پرسد او می گوید با کفش احساس راحتی نمی کند و عادت به پوشیدن کفش ندارد.
دیزی در هواپیما رفتارهای عجیبی انجام می دهد و می گوید تا حالا سوار هواپیما نشده است. جی به خانواده اش می گوید که دیزی دوست دختر اوست او در خانه پدر و مادر جی و درهنگام شام هم رفتارهای عجیبی می کند و با هیچ چیز سر میز شام آشنایی ندارد و موجب تعجب خانواده جی می شود. پس از آن، آن ها در جشن عروسی برادر جی شرکت می کنند ولی دیزی پس از جشن دچار حمله عصبی می شود و جی مجبور می شود واقعیت را به پدر ومادرش بگوید. جی یک ماشین سفری را از پارکینگ خانه پدرش برمی دارد و بادیزی راهی جاده می شوند. در بین راه جی چند بار تصمیم می گیرد دیزی را رها کند اما بعد از مدتی که تنها دور می شود پشیمان می شود. جی مفهمد که دیزی واقعاً مشکل روانی ندارد ولی مادرش مبتلا به شیزوفرنی بوده و به دیزی اجازه خروج از خانه، تحصیل، خرید و هیچ فعالیت اجتماعی نداده و او را در خانه زندانی کرده بوده پس از مرگ او فکر می کرده چون نتوانسته جان مادرش را نجات دهد پس قاتل اوست و برای همین او را به آسایشگاه روانی آوردند. جی که هیچ گاه عاشق کسی نشده و زیاد به روابط احساسی علاقه ندارد این بار عاشق دیزی شده است.
در میان راه جی به خطر زیر پا گذاشتن آزادی مشروطش توسط پلیس بازداشت می شود و دیزی به مرکز بیماران روانی منتقل می شود. پدر جی با سپردن وثیقه او را آزاد می کند و جی با اصرار به دکتر برتلمن (جی. کی. سیمونز) می تواند ثابت کند دیزی بیمار نیست و دکتر برتلمن با ترخیص او موافقت می کند در پایان پدر جی چکی برای پرداخت بدهی او برایش می فرستد و جی و دیزی به هم می رسند.
wiki: پابرهنه (فیلم)
پیشنهاد کاربران
بی چیز
بی چیز. کسی که پایش را محافظ نپوشانده
پا لخت
بی موزه ؛ بی کفش. بی چکمه. بدون پوشیدن چکمه و کفش به پا :
چه بودت گرنه دیوت راه گم کرد
که بی موزه درون رفتی به گلزار.
ناصرخسرو.
چه بودت گرنه دیوت راه گم کرد
که بی موزه درون رفتی به گلزار.
ناصرخسرو.
پاپتی
کلمات دیگر: