کلمه جو
صفحه اصلی

ژاندارم


مترادف ژاندارم : امنیه

برابر پارسی : پاسدار، پاتاژ

فارسی به انگلیسی

gendarme

مترادف و متضاد

امنیه


gendarme (اسم)
پاسبان، پلیس، ژاندارم

فرهنگ فارسی

مامور امنیه، پلیس روستاها


( اسم ) سربازی که مامور حفظ و نظم در جاده ها و راههای خارج از شهر و قری و قصبات میباشد و آن از ادارات وزارت کشور است اداره امنیه اداره ضبطیه .

فرهنگ معین

[ فر. ] (اِمر. ) سربازی که مأمور حفظ نظم و راه ها و جاده های خارج از شهر می باشد. امنیه ، ضبطیه .

لغت نامه دهخدا

ژاندارم. ( فرانسوی ، اِ ) کلمه ای است فرانسوی مستعمل در زبان فارسی اخیر که در اصطلاح امروز بمعنی فردی از امنیه و پلیس خارج شهر است.

فرهنگ عمید

مٲمور حفظ نظم و آرامش در روستاها و راه های خارج شهر، امنیه.


کلمات دیگر: