مترادف خشکیده : پژمرده، خشک شده، بی طراوت، تفتیده، خشک ، لاغر، استخوانی، متحیر، مبهوت، مات
متضاد خشکیده : باطراوت
dried, withered up, frozen, shrivelled, skinny
bone-dry, sere
پژمرده، خشکشده، بیطراوت ≠ باطراوت
تفتیده، خشک
۱. پژمرده، خشکشده، بیطراوت
۲. تفتیده، خشک ≠ باطراوت
۳. لاغر، استخوانی
۴. متحیر، مبهوت، مات