کلمه جو
صفحه اصلی

ترکیز

عربی به فارسی

نقطه تقاطع , کانون , کانون عدسي , فاصله کانوني , قطب , مرکز , مترکز کردن , بکانون اوردن , ميزان کردن


فرهنگ فارسی

سپوختن نیزه را در زمین .

لغت نامه دهخدا

ترکیز. [ ت َ ] ( ع مص ) سپوختن نیزه را در زمین. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ).

پیشنهاد کاربران

با نیزه سپوختن زمین، بررسی دقیق، محکم بستن، برجسته ساختن، استوار بودن بر چیزی

به معنای تمرکز کردن ، اعراب از گذشته الی یومنا هذا در حین تدریس زیاد استفاده میکنند کلمه رَکِز به معنای دقت کن را !


کلمات دیگر: