کلمه جو
صفحه اصلی

جریمه کردن

فارسی به انگلیسی

to fine


amerce, dock, fine, impose, mulct, penalize, punish, ticket


amerce, dock, fine, impose, mulct, penalize, punish, ticket, to fine

فارسی به عربی

غرامة

مترادف و متضاد

fine (فعل)
جریمه کردن، صاف کردن، کوچک کردن، جریمه گرفتن از، صاف شدن، رقیق شدن

penalize (فعل)
تنبیه کردن، جریمه کردن، تاوان دادن

assess (فعل)
تعیین کردن، تقویم کردن، تشخیص دادن، بستن، مالیات بستن بر، جریمه کردن، بر اورد کردن

mulct (فعل)
جریمه کردن

sconce (فعل)
جریمه کردن

پیشنهاد کاربران

تاوانیدن

نقره داغ کردن ( در جرایم مالی )


کلمات دیگر: