کلمه جو
صفحه اصلی

حفاری


مترادف حفاری : حفر، کندن، گود کردن، کاوش

برابر پارسی : کاوش، کاویدن، کندن

فارسی به انگلیسی

digging, excavation, digs

excavation


digs, excavation


فارسی به عربی

تنقیب , حفر

مترادف و متضاد

excavation (اسم)
کاوش، حفاری، نبش، خاک برداری

dig (اسم)
کنایه، کاوش، حفاری، حفر

diggings (اسم)
حفاری، محل حفر، خاک برداری

حفر


کندن، گود کردن


کاوش


۱. حفر
۲. کندن، گود کردن
۳. کاوش


فرهنگ فارسی

شغل حفار

لغت نامه دهخدا

حفاری. [ ح َف ْ فا ] ( حامص ) شغل حفار. عمل حفار. || قنائی. چاه کنی. || شغل آنکه زمینهای منخسفه یا مخروبه باستانی را برای یافتن اشیاء عتیقه کند. تیله کنی. ( یادداشت مرحوم دهخدا ).

دانشنامه عمومی

حفر زمین جهت رسیدن به هدف مورد نظر را حفاری گویند. حفاری می تواند جهت رسیدن به منطقه نفت، آب، گاز و غیره انجام گیرد. عملیات های حفاری با سرعت بسیار زیادی انجام می گیرند، زیرا استفاده از دکل حفاری به مدت طولانی از نظر اقتصادی بسیار پرهزینه می باشد. عملیات حفاری بسیار خطرناک می باشد و همواره از باتجربه ترین افراد جهت انجام این کار استفاده می شود.
حفاری فراساحل
تعیین محل حفاری در صنعت نفت کاریست که مهندسین زمین شناس انجام می دهند و پس از آن با هماهنگی با مهندسین مخزن و تعیین محل دقیق وجود نفت عملیات حفاری آغاز می گردد.
یک دکل حفاری شامل شش زیر مجموعه استسیستم تولید نیروی دکلسیستم بالا برندهسیستم گردش گلسیستم دورانیسیستم کنترل فوران چاهسیستم ثبت تجهیزات و عملیات حفاری
گل حفاری یا Drilling Mud یا Drilling Fluid در مهندسی ژئوتکنیک، به مخلوطی از آب و رس اطلاق می گردد، که برای حمل مواد حفر شده در سیستم های حفاری، به سطح زمین از آن استفاده می شود. گل حفاری غیر از بالا آوردن تراشه های زمین کاربردهای دیگری نیز در ته چاه انجام می دهد، که عبارتند از خنک کردن و روان کردن مته. علت اینکه بجای آب از گل حفاری استفاده می شود این است که خرده سنگ های حفاری شده، دارای وزن مخصوص زیادی هستند و با اینکه گل بعلت سرعت زیاد آن ها را با خود بالا می آورد، ولی باید گرانروی گل بحدی باشد، که بتواند خرده سنگ ها را با سهولت و به سرعت، از چاه خارج نماید.

دانشنامه آزاد فارسی

حفّاری (excavation)
حفّاری
(یا: کاوش) در باستان شناسی، بازیابیِ منظّمِ داده ها از طریق بازکردن سطح محل های باستانی و بیرون آوردن دست ساخت های دفن شده. حفاری مخرّب است، و بنابراین بایستی با ثبت جامعی از سابقۀ همۀ موادّ یافت شده و وضعیت سه بُعدی آن ها (بستر و زمینه شان) همراه باشد. از هر حفاری باید بیشترین مواد و اطلاعات ممکن را به دست آورد. گزارش کاملی دربارۀ شیوه های مورد استفاده در خود حفاری را نیز باید ثبت کرد تا باستان شناسان بعدی بتوانند نتایج کار را به درستی ارزیابی کنند. حفاری، علاوه بر مخرّب بودن، پرهزینه نیز است. به این دو دلیل، از آن باید به منزلۀ آخرین راه چاره استفاده کرد. حفاری ممکن است جزئی باشد، که فقط بخشی از محل به صورت نمونه مورد کاوش قرار می گیرد، یا کلی. نمونه ها یا از راه حدس روشن نگرانه انتخاب می شوند که در این حالت حفاران فقط آن ناحیه هایی را کاوش می کنند که گمان می برند از نواحی دیگر پربارترند، یا از راه آماری، که در این صورت با استفاده از شیوه های گوناگون آماری نمونه گیری می شود تا اطمینان حاصل شود که نمونه، جزیی از کل است. یکی از هدف های مهم حفاری، به دست آوردن شناخت کاملی دربارۀ لایه های محل باستانی است، یعنی لایه بندی عمودی محلی که کاوش در آن صورت می گیرد. این لایه ها یا سطوح را می توان از لحاظ طبیعی (مثلاً تغییرات خاک)، از لحاظ فرهنگی (مثلاً سطوح اشغال)، یا به صورت دلخواه (مثلاً سطوح دَه سانتی متری) مشخّص کرد. حفاری را ممکن است به شکل افقی نیز انجام داد تا از سطوح وسیع تر لایۀ خاصی پرده برداشت و روابط فضایی میان دست ساخت ها و ویژگی های موجود در آن لایه را آشکار ساخت. این نوع حفاری به حفاری سطح باز مشهور است و به خصوص در جایی به کار برده می شود که نهشته های دوره ای واحد در نزدیکی سطح زمین قرار دارند و بُعد زمان از طریق «حرکت جانبی» باز نموده می شود و نه جای گرفتن یک ساختمان بر روی ساختمان پیشین. بیشتر حفاران از ترکیب انعطاف پذیری از خاک برداری های عمودی و افقی استفاده می کنند و خود را با نوع محل کاوش و ماهیّت پرسش هایی سازش می دهند که درپی پاسخ دادن به آن هایند.

پیشنهاد کاربران

واژه ی حفره در لغتنامه ی اوستایی به شکل
گوْفَر= gufra و به مانای گود، عمیق و ژرف امده است که نشان می دهد واژگان ارب حفاری و. . . را جعل کرده است


کلمات دیگر: