مترادف چنانچه : اگر، درصورتی که
چنانچه
مترادف چنانچه : اگر، درصورتی که
فارسی به انگلیسی
if
so that, as, in the event that, if
فارسی به عربی
اذا
مترادف و متضاد
چه، اگر، چنانچه، ایا، کاش، هر گاه، خواه، هر وقت، ای کاش، بفرض
اگر، درصورتیکه
فرهنگ فارسی
چون، آنچه، آنطور، آن سان، بنابر آنچه، هرگاه
۱- آنطور آنسان بطوری که : (( و این بنده مدت دولت هر قوم چنانچه در تواریخ یافته ... ) ) ( تاریخ گزیده ) : (( در اجرائ حکم سیاست بروی از زبان بریدن و میل کشیدن چنانچه اعتبار تمامت غمازان و مفسدان و مستخر جان گردد . ) ) ( ترجم. محاسن اصفهان ) ۲ - از ادات شرط و تعلیق اگر : (( چنانچه راستکار باشی رستگار شوی. ) ) یا اگر چنانچه . اگر مثلا اگر (( اگر چنانچه پسندیده است فمرحبا و اگر بخلاف این فرمانی بود در عهد. شکستن نباشم که فرمان سلطان باضطرار لازم بود ... ) ) ( مجموع. مکاتیب غزالی )
۱- آنطور آنسان بطوری که : (( و این بنده مدت دولت هر قوم چنانچه در تواریخ یافته ... ) ) ( تاریخ گزیده ) : (( در اجرائ حکم سیاست بروی از زبان بریدن و میل کشیدن چنانچه اعتبار تمامت غمازان و مفسدان و مستخر جان گردد . ) ) ( ترجم. محاسن اصفهان ) ۲ - از ادات شرط و تعلیق اگر : (( چنانچه راستکار باشی رستگار شوی. ) ) یا اگر چنانچه . اگر مثلا اگر (( اگر چنانچه پسندیده است فمرحبا و اگر بخلاف این فرمانی بود در عهد. شکستن نباشم که فرمان سلطان باضطرار لازم بود ... ) ) ( مجموع. مکاتیب غزالی )
فرهنگ معین
(چِ یا چُ چِ ) ۱ - (ق تشب . ) آن طور، آن سان . ۲ - (حر رب . ) از ادات شرط و تعلیق .
پیشنهاد کاربران
اگر
آنطور ، آنسان، به طوری که، از ادات شرط و تعلیق، اگر.
in case ( conjunction )
هرگاه ( حرف، قید ) اگر، چنانچه.
suppose/supposing ( that ) =used when talking about a possible condition or situation, and then imagining the result=assuming ( that ) used when talking about an event or situation that might happen, and what you will do if it happens=in the event that=upon the supposition or premise that
کلمات دیگر: