چند تا
فارسی به انگلیسی
some
فارسی به عربی
انبوب متفرع
بعض , مختلف
بعض , مختلف
انبوب متفرع
مترادف و متضاد
فراوان، بسیار، زیاد، متعدد، چند برابر، چند تا، چند ظرفیتی
مختلف، متنوع، گوناگون، غیر متجانس، چندین، چند تا، جورواجو
چندین، چند برابر، چند تا، چندگانه
کسی، بعضی، بعض، برخی از، برخی، چندتا، شخص یا چیز معینی
تقریبا، اندکی، تاحدی، قدری، چندین، چندی، چندتا، تعدادی، کم و بیش
پیشنهاد کاربران
How much
یک چند
جمعی
جمعی از سربازان به گیلان رفتند
جمعی از سربازان به گیلان رفتند
کلمات دیگر: