کلمه جو
صفحه اصلی

جشنی

فارسی به انگلیسی

convivial, festive

فارسی به عربی

بهیج , مهرجان

مترادف و متضاد

festive (صفت)
شاد، جشنی، عیدی، بزمی

convivial (صفت)
جشنی، وابسته به جشن و عشرت

festival (صفت)
جشنی، عیدی

festal (صفت)
خوشحال، خوش، جشنی، عیدی، وابسته به عید

فرهنگ فارسی

اصل آنها از خلج قونقری است و همه چادر نشینند . ییلاق آنها در سر چاهان و پاکت قونقری و قشقلاق زمستانه آنها در جزیره منگ دریاچه بختگان است و معیشت آنها از گوسفندی و بز و گاو و خر است .

لغت نامه دهخدا

جشنی. [ ج ِ ] ( اِخ ) ( طایفه ٔ.... ) اصل آنها از خلج قونقری است و همه چادرنشینند. ییلاق آنها در سرچاهان و پاکت قونقری و قشلاق زمستانه آنها در جزیره منگ دریاچه بختکان است و معیشت آنها از گوسفند و بز و گاو و خر است. ( فارسنامه ناصری ).

پیشنهاد کاربران

طایفه بزرگ خلیلی بیگیوند پلنگ ایل منجزی بهداروند *بختیاروند *
قوم لر


رستم خان بختیاروند پلنگ
امیر شاه حسین خان بختیاروند پسر
جهانگیر خان بختیاروند ایلخان *طهماسب. فیلتن*
خلیل خان ایل بیگی بختیاروند ایلخان
شاه منصور خان بختیاروند ایلخان
کلا رستم خان آقاسی*الله وردی خان. کلی وردی. کلو رکن الدواله:کلوکن )
تاج الدین امیر قنبر عالی*قنبرعلی*
عبدالعزیز خان
کیا جمال الدین
حاجی اسفندیار خان بختیاروند
پدر
صالح - محمدصالح - محمدعلی - اسحاق - رسم - احمد - غلام
تیره صالح حاجی *سالاجی*خلیلی
تش اسحاق حاجی خلیلی
تیره محمد صالح حاجی
تیره احمد حاجی
تیره غلام حاجی
تیره نوروز احمد علی خلیلی*شیخ*
تیره اسفندیاری کلوکن
طایفه پلنگ برافتون*برآفتاب*
تیره اسفندیاری روستای کلا


***
حاجی اسفندیار خان بختیاروند
اسحاق منجری
جشنی
احمد علی
کاید حسین علی
پدر
سوخته
جافر
نظر
گنجعلی
نجف

ساکن در سیلاخور دورود لرستان




طایفه منجری ایل پاپی لر
تیره ها
جشنی
غیب علی

در سردشت خوزستان و جنوب لرستان




جزیره منگ ( منج ) دریاچه بختگان ( بختیارگان )
ایل لر بختیاری


طایفه جشنی لر بختیاری ساکن شهر رومز بختیاری ( رامهرمز بختیاری ) خوزستان



کلمات دیگر: