کلمه جو
صفحه اصلی

حشره


مترادف حشره : هامه

برابر پارسی : تارپایَک، تارپای، تارپا

فارسی به انگلیسی

insect, reptile, bug

insect


فارسی به عربی

حشرة

عربی به فارسی

حشره , کرم خوراک (مثل کرم پنير و غيره) , کرم ريز , عنکبوت , کارتنه , جمنده


مترادف و متضاد

bug (اسم)
احمق، ساس، سرخک، اشکال، حشره، گیر، جوجو

insect (اسم)
حشره، کرم خوراک، کرم ریز، کارتنه، جمنده

هامه


فرهنگ فارسی

جانورریزازقبیل پشه ومگس وملخ وزنبوروامثال آن
( اسم ) یک فرد از رد. حشرات جمع : حشرات .

فرهنگ معین

(حَ شَ رَ یا رِ ) [ ع . حشرة ] (اِ. ) یک فرد از ردة حشرات .

لغت نامه دهخدا

حشرة. [ ح َ ش َ رَ ](ع اِ) هر جنبنده ٔ خرد از پرنده و رونده و خزنده . جنبنده ٔ خرد. خرده جانور. جانور خزنده و گزنده یا جانور ریزه ٔ زمینی . (منتهی الارب ). خستر. خرفسر. هامه . ج ،حشر، حشرات . || پوستی که ملاصق دانه بوده . || تمام شکار یا بهره ٔ نفیس آن یا آنقدر از شکاری که خورده شود. || ریم مشک شیر.


فرهنگ عمید

هریک از جانوران بندپا با سر، سینه، شکم، و معمولاً بال و شاخک.

دانشنامه عمومی

مای. تویی پهلوان جهان کدخدای / به فرمان تو مرغ و ماهی و مای (فردوسی).


حَشَره ها یا حشرات، رده ای از بی مهرگان هستند که بزرگ ترین گروه را در میان گروه بندپایان به خود اختصاص می دهند. بندپایان جانورانی هستند که دارای استخوان بندی بیرونی بوده و اعضای آن ها به هم پیوسته اند. حشرات شش پا دارند و بیشتر آن ها دارای بال هستند. بدن یک حشره از ۳ بخش تشکیل می شود: سر، سینه و شکم.[[پرونده:robal.png|LEFT|300px|بندانگشتی|آناتومی حشرهA- دماغه B- قفسه سینه C- شکم
فهرست حشرات
]
حدود یک میلیون گونهٔ مختلف حشره در جهان شناسایی و توسط دانشمندان نام گذاری شده است. مجموع حشرات روی زمین تا مرز ده میلیون گونهٔ مختلف می رسد. حشرات تقریباً در همهٔ نقاط روی زمین پیدا می شوند و همچنین می توان آن ها را در آب های شیرین یافت. حشرات اولین حیوانات پرنده اند که در روی زمین به وجود آمدند. ۳۵۰ میلیون سال قبل، اولین بار آن ها توانستند در هوای زمین شروع به پرواز کنند، و این میلیون ها سال قبل از پرواز پرندگان و خفاشها بود.
برای بیشتر حشرات قدرت بینایی و بویایی از مهم ترین حواس می باشدو دارای چشمهای مرکب هستند به این معنی که چشم حشره از دو قسمت مجزا تشکیل شده است هر قسمت از چشم حشره دارای لنز مخصوص به خود می باشد حشرات برای بو کشیدن و مزه کردن از شاخک هایشان و بعضی اوقات از قسمت های دیگر بدنشان استفاده می کنند آن ها همچنین برای لمس کردن اشیاء از شاخک هایشان استفاده می کنند.

پیشنهاد کاربران

این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست:
میروپ ( کردی: میروو )
ویای ( گیلکی )
پاتام ( سنسکریت: پاتامگَ )

این واژه تازى ( اربى ) است و برابرهاى پارسى آن چنینند : پزدُک Pazdok ( پهلوى: حشره ، پشه ، آفت ، حشره موذى ) ، خَرَفِستر - خَرَستَر Xarafestar - Xarastar ( پهلوى: حشره ) ، میروپ Mirup ( کردى: میرووْ: حشره ) ، ویاى Viay ( گیلکى: حشره ) ، پاتام Patam ( سانسکریت: پاتامگَ:
حشره ) پَزدُکان - خَرَفِستَران - میروپان - ویایان - پاتامان : حشرات خَرَفِستَریک Xarafestarik ( پهلوى: حشره شناختى، مربوط به حشره شناسى ) خَرَفِستَرگَن Xarafestargan ( پهلوى: حشره کُش ، ماده یا ابزارى که براى کشتن حشره هاى موذى استفاده مى شود )

'موریانه' برابر حشره به تازیست که جانوران ریز پرنده خزنده و زیرزمینی هستند.
'ترده' برابر حشره در فارسی هست که موریانه های پرنده اند. ( حشرهای هندواروپایی در زبانها و گویشهای ایرانی
حسن رضائی باغبیدی ( عضو هیأت علمی دانشگاه تهران )

bug

در پارسی: مای،
این واژه، ساده ترین واژه است که برای هر گونه از حشرات میشه به کار گرفت.
حشره شناسی: مایشناسی
حشره کش: مایکش

بن مایه ( منبع ) : فرهنگ برابر پارسی واژگان بیگانه، ابوالقاسم پرتو

مورچه

همانگونه ک در نامه دینی ایرانیان اوستا نیز آمده است برای حشره واژه خرفستر و سپس خستر را بکار برده اند ، پس شایسته است ک زین پس ما نیز واژه خستر را بکار بریم


کلمات دیگر: